یا لطیف!
بعضی چیزها مثل قرص مُسکن می مونه!
مثل این اس ام اس که چند روز پیش برام اومد! درست وقتی که ...
یاد خدا را فراموش نکنید، مرتب بسم الله بگویید، با یاد خدا ، ذکر خدا و برای رضای خدا خیلی از مطالب حل می شود. (شهید ابراهیم همت)
پ.ن : پی نوشت هم نداره!
همین!
دعا کنید
یا علی
نوشته شده توسط : کفش دار
یا لطیف
دیروز خبر فوت خانم طاهره صفارزاده رو شنیدم!
امروز که داشتم کتاب ادبیات فارسی 2 رو می خوندم وقتی به شعر طاهره صفار زاده و تاریخ تولدش که تک و تنها میون کلمه ها خود نمایی می کرد بی اختیار یاد سال قبل و روزهایی که قیصر فوت کرده بود افتادم! سال قبل تازه محصور شعر های قیصر شده بودم که خبر فوتش رو شنیدم.
یادمه توی نشریه ی دانش آموزی که اون موقع منتشرش می کردیم (توی صفحه ی ماقبل آخر) این رو نوشتم:
قیصر امین پور هم در گذشت؛ ناگهان و در 48 سالگی . هر چه بگوئیم از قیصر کم گفته ایم. شعر کوتاهی از خود استاد شاید بهتر سخن بگوید .
ما که این همه برای عشق
آه و ناله ی دروغ می کنیم
راستی چرا
در رثای بی شمار عاشقان
- که بی دریغ -
خون خویش را نثار می کنند
از نثار یک دریغ هم دریغ می کنیم
پارسال توی قسمت تاریخ ادبیات قیصر و بعد از تاریخ تولدی که میون کلمه ها خودنمایی می کرد یه سری عدد دیگه هم اضافه کردم : 1386-
امروز هم بعد از تاریخ تولد طاهره صفار زاده این اعداد رو نوشتم : 1387- ... درست بالای این شعر:
انتظار
همیشه منتظرت هستم
بی آنکه در رکود نشستن باشم
همیشه منتظرت هستم
چونان که من
همیشه در راهم
همیشه در حرکت هستم
همیشه در مقابله
تو مثل ماه
ستاره
خورشید....
پ.ن ها:
+: تازگی ها حس می کنم لذت بعضی نوشته به موندن توی صفحات کاغذ پاره ها و لای دفتر های مدرسه است!
++: چیزی که بچه های کنکور رو اذیت می کنه این تفکره که این یه سال رو دارن برای یه اوستای نامعلوم کار می کنن! آخر سال هم معلوم نیست چقدر کف دستشون بزاره! حالا هرچی بگی اون اوستا رو اگه خدا فرض کنی ندادنش هم حکمته تو کتشون نمی ره!
+++:دعامون کنید!
یا علی
نوشته شده توسط : کفش دار
ما هم داریم درس می خونیم مثلا!
یا لطیف
سلام!
اول یه چیز بگم :
آقا چرا هیچ کس باور نمی کنه ما هم داریم درس می خونیم؟ البته اهل بیت و خانواده بیشتر تعجب کردن تا اینکه باور نکنن! اما به خدا ما هم بلدیم! ایناهاش:
من الآن در تعجبم که چطور بچه ها وقت کم میارن برا درس خوندن! البته ما هم کم میاریم وقت ها!ولی انصافا نسبت به قبل خیلی وقتم زیادتر شده!!!
کنکور بهونه ای شد تا برای مدتی خیلی از برنامه های خارج از درسم رو کنار بزارم و تازه بفهمم درس خوندن چه لذتی داره!(؟)
البته هنوز هم ادعای بچه هیئتی و بسیجی رو دارم (دقت کنید که فقط ادعاش رو دارم! فعلا در عمل چیزی بلد نیستم!)
از اونجایی که خیلی درس می خونم هم تصمیم گرفتم یه دستی به سر و روی وبلاگ بکشم! دو تا وبلاگ جانبی دیگه هم رو نمایی کنم! و همچنین خبر بدم که از اونجایی که خیلی درس می خونم اگه کم آپ کردم و کمتر نظر دادم به بزرگی خودتون ببخشید! از همه تقضا داریم این کنکوری که تازه هوس درس خوندن کرده رو دعا بفرمائید!
شاید حیرت کده رو دیده باشید! توش کوتاه نوشته های کپی شده از دلم رو می زارم! (مثلا!)
اما رمد (بفتح را و میم) رو مطمئنن ندیدید! اینم برای عکس هامه!
البته اینا برا خالی نبودن عریضه بود! به احتمال زیاد به ندرت آپ بشن!
در ضمن با اینکه به هدر قبلی بیشتر علاقه داشتم عوضش کردم! تا وقتی اون بود بیشتر احساس مسئولیت می کردم !
پ.ن1: وبلاگ ننوشتن بعضی وقت ها سخته! نوشتنش بعضی وقت ها سخت تر(این ربطی به الآن نداشت!)
پ.ن2: بازم می گم ، واقعا ببخشید اگه کمتر سر می زنم!
پ.ن3: فعلا زنده ایم و با گوگل ریدر نفس می کشیم! شده مثل دنیای مدرن !صله ارحام های وبلاگی هم داره کم رنگ می شه!
نوشته شده توسط : کفش دار
لیست کل یادداشت های این وبلاگ