بسم الله
سرزمین من
کودکانی که از «میهمان نا خوانده ی فسفری» نفسشان نمی گیرد
و در دویدن به وسعتی می اندیشند
فراتر از گام های کوچک اشتیاقشان
بی آنکه صدای انفجاری به زمینشان افکند و آواری که نا خواسته
در خون پهنشان سازد
در آنجا دیگر بر پاره ی چوبی نخوانند:
عبور ممنوع
خطر مرگ
میدان مین
سرزمین موعود
هرگز نخوانند فلسطین چند بخش دارد
جنوب لبنان امن نیست
حزب الله تروریست است
اسرائیل سرزمین ماست
***
در سرزمین من سرود رهایی روزی دوباره
مهمان حافظه های سوخته خواهد شد
و این خاک تا همیشه ماندنی شمیم معطرش را
تقدیم وارثان آوار و خاک خواهد کرد
در این تخیل ناب قسمت خواهد شد آفتاب سرزمین مادریمان
فراتر از هر دعایی اما جاودانه خواهد ماند
آری
این سرزمین جاودانه خواهد ماند
به اتکای نامت و به تقدس قبله ی نخست
سو گند به قدس ...
این قبله ی نخست این قبله ی نخست
این قبله ی نخست ...
«منتظر»
پ.ن: شعر برای یکی از رفقای صمیمیه! نخواست اسمش رو بزنم، فقط تخلصش رو نوشتم!
نوشته شده توسط : کفش دار
کفش های دیگران [ نفر کفش گذاشتن]
غزه، قدس، شعر، منتظریا لطیف
3.السلام علی الارواح التی حلت بفنائک....
یعنی سلام بر روح کسانی که در تو حل شدند ... ذوب شدند ! یعنی عشق آقا جان! عشق!
پ.ن1: ... دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی...
پ.ن2: زل می زنم به عکس هایش! همین! مدت ها!
التماس دعا
یا علی
نوشته شده توسط : کفش دار
کفش های دیگران [ نفر کفش گذاشتن]
ولایت، غزه، شیعه و سنی، عشقیا لطیف
مال استاد مطهریه :
والله و باالله ما در برابر این قضیه مسئولیم .
به خدا قسم مسئولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم.
والله قضیه ای که دل پیغمبر اکرم(ص) را امروز خون کرده است، این قضیه است.
داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده است این قضیه است.
اگر می خواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر می خواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم. باید فکر کنیم.
که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش می گفت برای من عزاداری کنید ، می گفت چه شعاری بدهید؟
آیا می گفت بخوانید "نوجوان اکبر من" یا می گفت بگوئید: " زینب مضطرم الوداع، الوداع" ، چیزهایی که من (امام حسین(ع) ) در عمرم هرگز به اینجور شعارهای پست و کثیف ذلت آور تن ندادم و یک کلمه از این حرف ها نگفتم!
اگر حسین بن علی بود می گفت اگر می خواهی برای من عزاداری کنی ،برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید مسئله ی فلسطین باشد .
شمر هزار و سیصد سال پیش مرد ، شمر امروز را بشناس.
امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان می خورد!
پ.ن1: اول که می نشینی زل می زنی به صندلی خالی آقا(روحی فدا)! فکر می کنی وقتی بیاید یک دل سیر نگاهش می کنی! وقتی که می آید می فهمی همه مثل تو فکر می کردند ، تو می مانی و نگاهت که به سرهایی خیر شده که دارند یک دل سیر آقا را نگاه می کنند.
پ.ن2: دعا کنید ، شب عاشورا تموم بشه رفته ها ... کی تا سال بعد زندس؟
یا علی
نوشته شده توسط : کفش دار
کفش های دیگران [ نفر کفش گذاشتن]
ولایت، غزه، فلسطین، محرم، شهید مطهری، شمرلیست کل یادداشت های این وبلاگ