سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چند تا کلمه برای رساندن یک مفهوم کافی است؟

پنج شنبه 89 خرداد 13 ساعت 7:42 عصر

یا لطیف...

بی شرف!

پ.ن1: این بالایی خطاب به سگ های اسرائیلی که دارند کار خودشان را اینطوری توجیه هم می کنند.


نوشته شده توسط : کفش دار

کفش های دیگران [ نفر کفش گذاشتن]


چوب خدا!

چهارشنبه 89 خرداد 5 ساعت 4:56 عصر

یا خدا

 

کسی می دونه چند روز دیگه تا فاطمیه مونده؟

 

دلم تنگ شهیدان است امشب! کجایی محمد؟ یاد هیئت افتادم... کجایید ای شهیدان خدایی... یاد مقبره، یادش افتادی محمد؟

آهای محمد ...its punish for me to tell sth english! I haven"t bias, but some time I can"t live without sth! 

 

انگار وسط یه جایی گیر افتاده باشی که نتونی بگی کجا! بعد یه چیزی مثل پتک می خوره توی سرت ...

بوووق...بوووق ... (صدای زنگ تلفن مخصوص بخش حیرت کده)

حیرت کرده: الو ... %$^*%$&$*  .... *&)%$#%$%^ .... *&%^*#)((

کفشدار: شما چیزی در مورد پتکی که مثل چی بخوره تو سر آدم ندارید؟

حیرت کرده: بیا: پتک ! لینکش هنوز آمده نیست!

 

خلاصه کلام:
با خدا که آشتی کردیم رابطمون با خیلی ها به هم خورد! جدیدا روی مخم راه می رن! به خدا گفتم،تو دلم ! به هیچ کس هم نمی گم!

دلم برای دوستان تنگ شده! به رفیقمون گفتیم! دوستان زنگ زدند! چه رفیق خوبی داریم! یا رفیق من لا رفیق له!

مقبره یعنی واقعیت متصور رویایی از انتهای مسیری که باید رفت! تعریف جامع و مانع هست! هرکی قبول نداره می تونه امتحان کنه! آدرس: مینی سیتی، شهرک شهید محلاتی، بلوار شاهد،میدان امیر،مقبره الشهدا، کنار حماقتی به نام بزرگترین گنبد جهان!

 

ختم کلام:
*دلم برای انزها تنگ شده بود(املاش درست بود؟) به دلایلی که مهدی و هادی و محمد رضا می دونن!
**شرمنده ی امام خامنه ای شده بودم! اینکه آقا دنبال چیه و ما دنبال و درگیر چی!
***مطصفی...آهای مصطفی !‌ آدم این جور مواقع باید زار بزنه! چرا نمی زنی؟ آ سید مرتضی می گه : بگذار ما را اهل گریه بخوانند!

هوای تازه مان دارد بوی تعفن می گیرد، بوی لجن، دارم عصبانیت بالا می آورم، دارم امید بالا می آورم!

 

پ.ن: دنبال اسم خودت نگرد! به تو تک زنگ زدم!
پ.ن2: از اینکه جاکفشی شده یه مکان با مخاطب های خاص معذرت می خوام!
پ.ن3: الله نور السماوات و الارض... چاکرشیم! خیلی خیلی چاکرشیم!


نوشته شده توسط : کفش دار

کفش های دیگران [ نفر کفش گذاشتن]


آدم دلش ...

چهارشنبه 89 اردیبهشت 15 ساعت 12:24 عصر

بسم الله

آخه خدا! من چطور بهت بگم؟
درخواست یک از خدا و جمیع ایها الناس! : آقا یکی من رو کتک بزنه!
مخاطب جمیع ایها الناس غیر خدا: چرا نمی فهمید؟

چرا جاکفشی سیاه نشده؟ آهااای بزغاله! مگه جاکفشی نمود یه جورایی کپی برابر اصل دل کفشدار نبود؟ کفشداری سیاه، دل سیاه، گور بابای جاکفشی!
چرت و پرت یعنی اینکه بدونی خدا می فهمه! هیچکی هم نفهمه مهم نیست!
میان نوشت: به خاطر صبحانه می ری دعای ندبه یا شوق انتظار؟ ها؟
اصلا خدا جون، بده من پست اختصاصی برا تو بزنم؟ Only only for you ! بعدش بگم" خیلی خیلی چاکریم !" I love you!
اینجا مشتی چرت و پرت قراره نوشته بشه که برا خداست!
نا محرم بیرون!
الهی هب لی قلبا یدنیه منک شوقه و لسانا برفع الیک صدقه...
خدا خرتیم! خدا دیوونم کردی! چرا آخه؟ چرا ؟ چرا سلسلبتاحختفذیدذطز؟ (خواستم فقط خدا بفهمه!)
 اصلا قهر ! خوبه! می رم پیش کس دیگه! مث حسن که رفت پیش کس دیگه!تقصیر خودته! می خواستی دیوونمون نکنی! خب فاطمیه است خدا جون!آهان راستی قهر بودم، تصحیح می کنم، فاطمیه است جناب خدا!

 

تق تق ...تق تق ... تق تق...

خدا یه سوال! چرا این دره نصفش سوخته؟

در.... دیوار...در... دیوار...در ... دیوار...

ساختما روبرو مسجدالزهرا(س) (...) ،انتهای پارکینگ، حسینیه هیئت محبان قمر بنی هاشم(ع) ، جمعه ها بعد نماز مغرب و عشا به صرف در و دیوار!

سلام خانم! ببخشید بد موقع مزاحم شدم! می دونم این روز ها حالتون خوب نیست. یه نوشته می خواستم روش نوشته باشین...(به خودم و اون خانم ربط داره) بدمش به خدا!

با خدا که فعلن میونمون خوب نیست! شما میشه جواب سوالمو بدین ؟ چرا این در ...

 در...دیوار...در...دیوار...در ...دیوار... آقا به خدا راست می گم ! در... دیوار!

 

تق تق...

مگه قهر نیستیم خدا؟ چرا زود باز می کنی در رو پس؟ بیا، این نامه ی همون خانومه! مجبورم کردی! تقصیر من نبود که!

ما هم آره خدا! یه جایی خوندم گفتی لولاک لما خلقت الافلاک! افلاک که جای خود، ما که خرتیم!

آشتی؟

پس یدونه بزن تو گوشم! باشه؟

 


نوشته شده توسط : کفش دار

کفش های دیگران [ نفر کفش گذاشتن]

چرت وپرت،خانم بی بی فاطمه زهرا، در و دیوار


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

چالش ده سال پیش!
کشتی شکستگانیم...
شیرین تر
زیر بار خاطرات 2!
فاجعه
منتظر چی هستی؟
توکلت علی الله...
نفس...
مؤمن باش مرد!
با صفا باشیم
درد های برای درددل نشدن!
زیر دین...
دلا...
رفت و برگشت!
توبه های از سر حیرت
[همه عناوین(137)][عناوین آرشیوشده]