یا لطیف
مال استاد مطهریه :
والله و باالله ما در برابر این قضیه مسئولیم .
به خدا قسم مسئولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم.
والله قضیه ای که دل پیغمبر اکرم(ص) را امروز خون کرده است، این قضیه است.
داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده است این قضیه است.
اگر می خواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر می خواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم. باید فکر کنیم.
که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش می گفت برای من عزاداری کنید ، می گفت چه شعاری بدهید؟
آیا می گفت بخوانید "نوجوان اکبر من" یا می گفت بگوئید: " زینب مضطرم الوداع، الوداع" ، چیزهایی که من (امام حسین(ع) ) در عمرم هرگز به اینجور شعارهای پست و کثیف ذلت آور تن ندادم و یک کلمه از این حرف ها نگفتم!
اگر حسین بن علی بود می گفت اگر می خواهی برای من عزاداری کنی ،برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید مسئله ی فلسطین باشد .
شمر هزار و سیصد سال پیش مرد ، شمر امروز را بشناس.
امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان می خورد!
پ.ن1: اول که می نشینی زل می زنی به صندلی خالی آقا(روحی فدا)! فکر می کنی وقتی بیاید یک دل سیر نگاهش می کنی! وقتی که می آید می فهمی همه مثل تو فکر می کردند ، تو می مانی و نگاهت که به سرهایی خیر شده که دارند یک دل سیر آقا را نگاه می کنند.
پ.ن2: دعا کنید ، شب عاشورا تموم بشه رفته ها ... کی تا سال بعد زندس؟
یا علی
نوشته شده توسط : کفش دار
کفش های دیگران [ نفر کفش گذاشتن]
ولایت، غزه، فلسطین، محرم، شهید مطهری، شمرانگار دل به روضه ی تو پر کشیده است
یا لطیف
به کفشدار
سلام!
چی بگم ؟ جز حرفهای تکراری؟ جز متن های زنگار زده ی توی دل که دیگه... اما به خدا فرق داره! محرم ، لباس سیاه ، اشک ، روضه ،سینه ، گریه ، داد ، فریاد ، زجه ، اصلا هرچی بگی فرق داره! محرم یه دنیاست برا خودش ! کِی رو دیدی این همه دلت بخواد پر بکشه ؟ هان؟ جواب بده ! یادته ؟ یادته هفتاد و دو روز مونده به محرم رو ؟ یادته به مجید گفتی « بیا این محرممون فرق داشته باشه؟» یادته قرار شد برید از رفقا حلالیت بطلبین ؟ آخه محرمه ، کم چیزی که نیست ... یادته چهل روز مونده بود به محرم قرار شد هر روز با بچه های هیئت -هرکی برا خودش- زیارت عاشورا بخونین ؟ یادته؟ چی شد؟ چرا دلت اونقدر که باید نلرزیده هنوز؟ چی شد ؟ چرا دلت هنوز سیاه نپوشیده ؟ رسید ها ، سه روز ! فقط سه روز دیگه مونده! از اون هفتاد و دو روز فقط سه روزش مونده! از اون چهل روز فقط سه روزش مونده! یادته قبل ماه رمضون حاج ایمان گفت قبل ماه رمضون باید دلتون رو آماده کنید ! چی شد پس؟ محرم هم داره میادا ...
دلت خوشه به هیئت ، به روضه ، به چهار نفری که دور هم جمع می شین و سینه می زنین، به شب عباس (ع) ، به «موج نزن آب فرات» . دلت خوشه به گریه ! آخه کجا رو دیدی مثل هیئت همه بی ادعا زار بزنن؟ هان؟ دلت خوشه به محرم ...
دلت...
دل...
د...
کاش می شد دل دیوانه کمی پر بزند... یادته فاطمیه رو ؟ تموم که شد دلت تنگ محرم بود ! از اون موقع ، یه کاری کن پر بگیری ! سه روز مونده ها ...
انگار دل به روضه ی تو پر کشیده است
یعنی برای گریه مجوز رسیده است؟ ...
پ.ن: محرم شاید نتونم آپ کنم! امتحان ها و هیئت گره خوردن به هم! دعام کنید!
یا علی
نوشته شده توسط : کفش دار
کفش های دیگران [ نفر کفش گذاشتن]
محرم، هیئت، روضه، گریهلیست کل یادداشت های این وبلاگ