او...
زندگی جای عجیبی است، برای مائی که شعورمان بیجک گرفته از فهم دنیا! بیجکی به بزرگی سخت شدن فهمیدن بندگی!
به اینجا که رسیدم دچار شدم! بعد ها که رها شدم فهمیدم تازه زمینگیر شده ام.
"دچار یعنی عاشق" 1
بعضی رها شدن های ما به قیمت این تمام می شود که دیگر دچار نباشیم.
"دارم" دچاریّتم را عوض می کنم.
"باید" حواسمان به دچاریّت هایمان باشد.
1. سهراب
پ.ن1: نفس هایم گواهی می دهد، بوی تو می آید...
نوشته شده توسط : کفش دار
لیست کل یادداشت های این وبلاگ