بسم الله
15 قرن پیش ، علی زمان: أین عمار؟
عمار در صفین نقش مهمی داشت، چون بصیرت داشت!
بگردیم توی تاریخ اسلام، هر جا زمین خوردیم از بی بصیرتی بوده، بدبختی(یعنی بی امامی!) اینجاست که یکی هم کنار این زمین خوردن ها کمر خم کرده! بی حکمت نیست هر زمانی امامی داره، و هر امامی یاران بی بصیرت! در ... دیوار...
باید زار زد، گریه کرد، در و دیوار اینجا به کمک میان، ولی چه فایده از گریه ها و زجه های بی بصیرت! گریه ی تنها چه دردی رو دوا می کنه وقتی علی ، مولات ، سر توی چاه می کنه و زار می زنه از بی بصیرتی تو؟
خاک تو سرمون که ارزش چاه هم نداریم!
خوارج رو عمار خیلی خوب میشناخت! بهتر از خیلی از ماها که 15 قرن تاریخ خوارج رو داریم! علی حق داره دلش برای عمار تنگ بشه!انتظار داری برا امثال من و ما تنگ بشه؟ آهای عمار...
فرصت روضه نیست، زندگی علی بن ابی طالب سراسر روضه است، از کوچه ی بنی هاشم بگیر تا محراب! آهای در و دیوار های 15 قرن پیش...
قرن 15 : علی زمان: أین عمار؟
سید علی خامنه ای: دارم می بینیم صحنه ، می بینم تجهیز رو ، می بینم صف آرایی ها رو، می بینم دهان های با حقد و غضب پوشیده شده و دندانهای با غیض به هم فشرده شده رو علیه انقلاب و علیه امام و علیه همه این آرمان ها و همه اون کسانی که به این حرکت دلبستن ، چه بکنم اگه کسی نمیبینه؟
و من همیشه به این فکر می کنم که چاه علی زمان ما کجاست؟ حد اقل جای شکر باقیه که این علی ، مولایی بهتر از خودش داره!
در حوادث فتنه گون شناخت عرصه دشواره شناخت اطراف قصه دشواره شناخت مهاجم و مدافع ظالم و مظلوم ، دشمن و دوست دشواره ، بایستی گره گشایی کرد ...
تا اطلاع ثانوی و با کسب اجازه از در و دیوار،متون اصلی پست های آینده این وبلاگ صرف این گره گشایی خواهد شد!
پ.ن1: به قول خود مقام معظم رهبری قیاس ایشون با حضرت علی(ع) اون زمان کار درستی نیست! قطره و دریا قابل مقایسه نیستن، اینجا هم منظور غربت دو تا رهبر و ولی بود ! آقای ما غلام مولاست، ما هم خاک پای غلام مولا!
پ.ن2: هنوز در طول هفته مشکل دسترسی به اینترنت رو دارم! حلال کنید!
التماس دعا
یا علی
نوشته شده توسط : کفش دار
کفش های دیگران [ نفر کفش گذاشتن]
ولایت، حضرت علی(ع)، بصیرت، عماربسم الله
سلام
1.
انزها/نتایج کنکور/ حرف/مشورت/حرف/مشورت/حرف/مشورت/درد/کوفت/دوراهی/خدا... /انتخاب= تو این مدت که ننوشتم گذشت!
2.
دانشجوی معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) شدیم! با یه دید نسبتا باز! وقتی معایب و محاسن دو تا رشته و دانشگاه مختلف رو کنار هم بزاری و منطق رو باهاش مخلوط کنی باز هم سر دو راهی بودن اعصاب قوی ای می خواد! علاقه فاکتوریه که بودنش تو یه طرف، کفه ترازو رو سنگینتر می کنه! خوشحالم که خودم تصمیم گرفتم و کار به استخاره نکشید! از ما که بعید نیست، نعوذبالله دیدی یه روز خدا رو هم پای میز محاکمه کشیدیم!
3.
دانشگاه امام صادق تا چند سالی جزوی از هویتم محسوب میشه! همونطور که تا امروز هئیت و بسیج و مدرسه و ...جزوی از هویتم بود! از این به بعد بیشتر از دانشگاه می گم! سعی می کنم تا آخر ترم یک یه مطلب پر پیمونه برا کسایی که می خوان به دانشگاه امام صادق به عنوان یه گزینه فکر کنن بنویسم! انشاالله که بتونه کمکشون کنه.
4.
ما خیلی گنده ایم! دم از ساده زیستی می زنیم و توی طبقه ی nام هتلx افطاری میگیریم! وای به روزی که اسم حزب الله زیر ندونم کاری های ما له بشه! ما خیلی گنده ایم! خیلی گنده تر از اون چیزی که در برابر خدا هستیم! خدا! ما را از کوچک بودن محروم نکن! انا الصغیر... در...دیوار...
5.
یکی از بزرگترین نعمت های دانشگاه امام صادق(ع) مطالعه ی کتب استاد شهید مطهری و گنجوندن اون تو واحدهای درسیه! جزو دروسیه که همه (اینو فقط با کمی تردید می گم) با علاقه مطالعه می خوننش! ما هم!
6.
ششمین انگار برای جمع بندی مناسب نیست! انگار یعنی ... حس می کنم معنیش رو نمی دونم! اصلا حس کردم برای اسم پست چیز جالبیه! چرا بیخود فلسفه بیارم و خودم و شما رو سر کار بزارم؟این پست هیچ چیز غیر مفهوم و دو پهلویی هم نداشت! اصلا!
پ.ن1: خیلی وقت بود نبودم! دستم به وبلاگ نویسی نمی رفت! یه پست برای راه افتادن به نظرم لازم بود!
پ.ن2: حاجی لک! توضیحات بیشتر : اعجوبه هایی که قدرشان را نمی دانیم!
پ.ن3: انتخاب بین مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران با رشته فعلیم سخت تر از اونی بود که فکرش رو می کردم!
پ.ن4: شرمنده اگه سر نمی زنم! الآن به زور وقت پیدا کردم که این پست رو بنویسم تا جواب همه نظرها رو داده باشم! می خونم نظر ها رو، ولی تا مدتی کمتر میتونم جواب بدم و سر بزنم! نزارید به پای بی معرفتی!
التماس دعا
یا علی
نوشته شده توسط : کفش دار
کفش های دیگران [ نفر کفش گذاشتن]
دانشگاه امام صادق(ع)، معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات، رشته، دانشگاه تهران، حاجی لک، حزب اللهلیست کل یادداشت های این وبلاگ