• وبلاگ : جاكفشي
  • يادداشت : محرم عشق...
  • نظرات : 6 خصوصي ، 15 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    و اما در مورد اين پست

    واسه ما بدبختا كه اون موقعها نبوديم اين ديوان امام چيز خوبيه...ميشه يه خورده درك كرد...

    وقتي بعد از جنوب داشتم ارميا رو مي خوندم، واقعا دلم سوخت! چقد خوب بوده اون وقتا...آدما يكي رو داشتن كه اگه لب تر مي كرد واسش جون مي دادن...

    اون دفعه بي اختيار پاي حرفاي امام كه تو تلوزيون گذاشته بود ميخ شده بودم! خيلي باحال حرف ميزدنا! برگشتم به بابام گفتم بابا امام چه باحال حرف ميزنن! آدم محوش ميشه! داشت بغضش مي تركيد...اصلا ما رو چه به اين حرفا! اون وقتا كجا و حالا كجا؟!

    پاسخ

    هووم... پدرتون حق داشتن! برا من هم آشناست همچين صحنه اي... بغض و.... راست مي گيد... ما کجا و ...