سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تفاوت هیئت با هی ات!

یکشنبه 87 شهریور 31 ساعت 6:17 عصر

یا لطیف!

امروز توی یکی از وبلاگ های بلاگفا تبلیغی رو دیدم که نظرم رو جلب کرد ! در اصل به خاطر کلمه ی وبلاگ که توی اون تبلیغ بود نظرم جلب شد! بیشتر که دقت کردم دیدم تبلیغ داره بیننده رو با جمله ی hey at blog (هی! اینجا وبلاگ) ترغیب می کنه که روی تبلیغ کلیک کنه! من هم کلیک کردم! با باز شدن سایت هیئت بلاگ که سایت مذهبی است و همین چند روز پیش هم جشنواره خاکریز شیشه ای  رو برگزار کرده بود کمی به فکر رفتم! نفس کلمه ی هیئت این قدر بی ارزش شده که اون رو با یه کلمه ی مثلا مخاطب جذب کن انگلیسی برابر قرار بدیم؟ من موندم، کسانی که این تبلیغ رو طراحی کردن و وابسته به این سایت هستن درک درستی از کلمه ی هیئت دارن؟ والا به خدا ما به هیئت بلاگ امید داشتیم! به خدا هیئت کم کلمه ای نیست! مگه بعد از حرم هاشون بزرگ تر از هیئت هاشون هم داریم؟ اگه هیئت بلاگ ادعای مذهبی بودن داره و توی سایتش از کلمه ی هیئت استفاده کرده چرا همچین کاری کرده؟

با مهدیار (بسیجی سیاسی) به همایش خاکریز شیشه ای رفتیم ! وقتی برگشتم می خواستم در مورد کیفت مراسم اختتامیه پست بزنم!‏ ولی به خاطر یکی دو تا از رفقا و یه سری موارد دیگه منصرف شدم! اما الآن نظر دیگه ای دارم! می خوام انتقاد ها یا گلایه هام رو بگم! البته نفس وجود همچین همایش هایی خوبه ! ولی این همایش واقعا به دل من نچسبید!
در بین بچه هیئتی ها کلمه ی مجمع المداحین شناخته شدست! هیئتی که پر از مداح میکرفون به دست باشه رو اینطوری خطاب می کنند! هرچند این کلمه بیشتر جنبه ی شوخی داره ولی همایش خاکریز شیشه ای هم چیزی تو همین مایه ها بود!‏ یعنی مجمع السخنرانان! شاید اگر فضای معنوی تری در همایش حاکم می شد و یا از سخنرانهای بهتری استفاده می شد مراسم دلچسب تر می شد! در سین اجرایی مراسم سه نفر باید سخنرانی می کردند( دبیر جشنواره ، آقای مسجدیان، محسن رضایی) اما به دلایلی (که فکر کنم پر کردن وقت اضافه ی مراسم و وصل کردن اون به مراسم افطار بود) نزدیک شش نفر سخنرانی کردن ( سه نفر یاد شده به اضافه امیررضا خادم، مدیر شبکه تهران و مسعود دهنمکی) شاید از همون اول و از سخنرانی فرمالیته و خشک دبیر جشنواره کسالت آور بودن اون رو حدس زد! البته سخنرانی آقای مسجدیان و مسعود دهنمکی (که آخرین سخنرانی بود) یکم مراسم رو از خشکی خارج کرد! ولی چهار سخنرانی دیگه غیر از خواب آلود کردن چشم ها ( و بعضی وقت ها هم شنیدن صحبت های عجیب!) کار دیگه ای رو انجام نداد! من ترجیح می دادم به جای این سخنرانی ها از صحبت های آقای داوودآبادی که اونجا حضور داشتن استفاده کنیم!
در طول مراسم به قسمت اهدای جوایز چشم دوخته بودیم تا نویسنده ی وبلاگ هایی رو که واقعا در عرصه ی مقاومت کار کرد رو ببینیم( انتخاب وبلاگ های برتر واقعا خوب بود و حرفی در اون مورد ندارم) ولی حیف که بیشتر برندگان توی مراسم حضور نداشتن، از حاج حمید گرفته تا آقای درخشنده! در میان برنامه هم یکی دوبار کلیپ هایی پخش شد! با اینکه کار زیادی روش انجام گرفته بود ولی باز هم به دلمون (اینجا یعنی من و مهدیار) نچسبید! 
در آخر هم کمبود فضای معنوی جشنواره با ارجعیت دادن افطار به نماز و نبودن خبری از نماز جماعت به پایان رسید!

همه ی اینها با دیدن این تبلیغ به ذهنم هجوم آورد! اوایل که هیئت بلاگ رو می دیدم خیلی امیدها تو دلم زنده می شد، ولی انگار همش ...

پ.ن: با شناختی که از چند تا از بچه هاشون دارم این تبلیغ برام خیلی عجیب اومد! شاید هم دلیلی برای خودشون داشتن!
پ.ن2: شب آفتابی واقعا قشنگ بود! هر شب ساعت 8 ، اتوبان افسریه، مقر لشگر 27 محمد رسول الله! بلیطش رو دقیق نمی دونم از کجا باید گیر آورد! ولی واقعا می ارزه !‏ منشوری از نور، صدا و تصویر !‏ کارگردانش هم کارگردان فیلم خداحافظ رفیق هست!‏
پ.ن3: بازهم می گم ، من قصدا زیر سوال بردم همه ی این برنامه نیست!‏فقط خواستم این نکات رو گفته باشم! وگرنه کسی منکر زحمات بچه های هیئت بلاگ تو این برنامه نیست ! خیلی هم چاکرشونیم!‏ (با تشکر از تذکر یکی از دوستان!)

التماس دعا
یا علی


نوشته شده توسط : کفش دار

کفش های دیگران [ نفر کفش گذاشتن]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

چالش ده سال پیش!
کشتی شکستگانیم...
شیرین تر
زیر بار خاطرات 2!
فاجعه
منتظر چی هستی؟
توکلت علی الله...
نفس...
مؤمن باش مرد!
با صفا باشیم
درد های برای درددل نشدن!
زیر دین...
دلا...
رفت و برگشت!
توبه های از سر حیرت
[همه عناوین(137)][عناوین آرشیوشده]