1- تقوا چيست؟

2- آيا نسبت دادن احمق به عده اي در حالي که به درستي معناي عقل و احمق را نمي دانيم تقواست؟ چه نسبتي با تقوا دارد؟

3- آيا فريب کار مي تواند متقي باشد؟

4- خود فريبي از تقواست؟

5- آيا دروغ گفتن خوب است؟

1- دروغ چيست؟

2- عجب چيست؟

3- کبر چيست؟

4- غرور چيست؟

5- نفاق چيست؟ چند شکل دارد؟ نفاق محصول چيست؟ نفاق دروني با خود فريبي چه نسبتي دارد؟

1- خير-نيک- چيست؟

2- مشروعيت که همانا توجيهي براي تبعيض نهفته در امر حکومت است آيا تنها معطوف به غايت است يا روش آن نيز اهميت دارد؟

3- غايت و روش رسيدن به حکومت مطلوب چيست؟

4- عقل چيست؟

5- انسان چيست؟

1- فرهنگ امري حکومتي است؟ حکمومت امري فرهنگي است؟ چه رابطه اي بين فرهنگ و حکومت است؟

2- آيا دو فرهنگي شدن جامعه به اين معني که فرهنگ رسمي و فرهنگ غير رسمي ايجاد شود! خوب است يا بد؟ محصول چه چيزي است؟

3- حکومت اساسا و در معناي خود يک تبعيض و نا برابري دارد. حاکم حکومت مي کند و مردم محکوم به حکم حاکم اند اين نا برابري چگونه توجيه مي شود؟

4- اختيار يعني چه؟

5- عمل جبري مي تواند عمل نيک -خير- باشد؟

1- نظام يعني چه؟ امام(س) که فرمودند حفظ نظام از اوجب واجبات است منظورشان از نظام لفظ اش بود يا محتوايش؟

2- آيا خدا معيار حق و باطل است؟ آيا معصوم معيار حق و باطل است؟ آيا غير معصوم مي تواند معيار حق و باطل باشد؟ معيار حق و باطل چيست؟

3- نسبت خدا با حق چگونه است؟

4- نسبت واقعيت با حق و خدا و اين ها با انسان؟

5- اگر در نظام انحراف ايجاد شد گفتن آن خطا براي جلوگيري از آن خطا، خطاست؟

1- امام که فرمودند حقوق ملت مهم تر از تماميت ارضي کشور و امنيت است و امنيت همان حقوق ملت است اشتباه کردند؟

2- اگر الف مخالف ج بود و ب هم مخالف ج بود مي توان نتيجه گرفت الف و ب يکي هستند. مطهري مخالف مارکسيست ها بود شاه هم! آيا شاه و مطهري دستشان تو يه کاسه بود؟

3- آيا اگر يکي از اعضاي مجموعه الف با يکي از اعضاي مجموعه ب يکي (مساوي) بود مي توان نتيجه گرفت کل مجموعه الف با ب يکي(مساوي) است؟

4- آيا مسائل اجتماعي بالا به پايين است يا پايين به بالا؟ يا رابطه دياليک تيک دارند؟ کدام يک ماثر تر است؟

5- آيا فرهنگ قابل مهندسي شدن است؟ يا بايد فرهنگ توليد شود؟ چه کسي مولد فرهنگ است؟

چند تا سوال از همين واگويه هايت مي کنم

1- گفتي "آنقدر احمق نيستم که عملکرد نيروي انتظامي يا بسيج را به کليت نظام تعميم دهم" پس مسئول اين رفتارها چه کسي است؟ چه کسي بايد اين ها را اصلاح کند؟ آيا بعد از قتل هايي که انجام شد حرکتي براي اصلاح آن ها صورت گرفت؟ آيا خشونت ها به مرور کاهش يافته؟ آيا روند به سمت بهتر شدن اوضاع است؟ به نظر شما در بسيج مسائل فکري آموزش داده مي شود يا روز به روز باطوم جاي فکر را مي گيرد؟

2- چه تناسبي بين اين جمله و استدلال معاويه در کشتن عمار است: "مسئول عواقب حضور مردم در خيابان ها کساني هستند که آن ها را به خيابان ها دعوت مي کنند." معاويه:"مسئول کشته شدن عمار علي است که او را به جنگ فرستاد."

3- مسئول دخالت آشکار و پنهان نظاميان در سياست و اقتصاد که صريحا خلاف قانون اساسي، اساس نامه شان و قوانين عادي کشور است و نيز صريحا امام(س) خلاف مي دانند چه کسي است؟ آيا در حال اصلاح است؟ چگونه؟ آيا به مرور کم مي شود يا بيشتر؟

4- آزادي يعني چه؟ آيا اين که يک روزنامه غير حکومتي نمي تواند حداکثر بيش 5 سال عمر داشته باشد کار استکبار است؟ کدام مستکبر؟

5- مسئول دفاع از آزادي هاي مشروع چه کسي است؟ آيا انحراف از آزادي هاي مشروع و قانوني معياري براي ضريب صحت راه حاکمان نيست. البته بايد استکبار ستيزي و غير هم باشد!

خيلي دلت به حال قيصر نسوزه! مجيد مجيدي، ابراهيم حاتمي کيا، کمال تبريزي، کيارستمي، مهرجويي، فخيم زاده، هميني که چند وقت پيش فوت شد، از اهالي سينما! هميني که کارگرداني يه فيلم فلسطيني رو کرده بود... اون فيلمه که زن و شوهره تو خيابون کشته ميشن! اون کارگردانه! لقبش مي دوني چيه؟ بنيان گذار سينماي اصلاحات! کمتر هنر مند متولد انقلابي پيدا ميشه که به خاتمي و موسوي ارادت نداشته باشه! قيصر از حاميان خاتمي بود و تا آخر بود!

درمورد باقي فرمايشاتتون! اولا هنوز خوش حالم که اين منحرف از اسلام و لجن احمق رو قابل دونستي ... ممنون!

دوما! شماي عاقل در خط اسلام و مسلمين و اکثريت مطلق از بحث مبنايي دائما فرار مي کني انتظار نداشته باش بخوام وارد اين بحث ها بشم. حرف ما مبنا داره! پايه داره! و هر حرفي نيست! اين طور نيست که ترشحات معدوي باشه! در هر حال باتوجه به اين که امام صادق هم رفتي اگه مايل بودي فضاي گفت و گو مبنايي کاملا محياست. البته ما عادت کرديم به اين که گونه فکري شما که گريزان از بحث مبنايي هستند و عادت دارند ...

البته از اين که تند نوشتم و مي نويسم! ببخشيد! خواستم به رگ غيرتتون بر بخوره و بياييد بشينيم به دور از هر اغلاطي با ابزار عقل منطقي به واکاوي واگويه هايمان بپردازيم تا شايد...

امام صادق(ع) که ديگه براي شما بايد کمي متفاوت تر از گذشته باشه مي فرمايند: من کان في قلبه حبه من خردل من عصبيه، بعثه الله يوم القيامه مع اعراب الجاهليه (اربعين حديث / الحديث الثامن/ امام خميني(س)).

يک سينه حرف-بخوانيد سوال- موج زند در دهان ما ! اگر مايل بوديد براي روشن شدن حقايق براي اين لجن احمق قبول کنيد کمي بحث کنيم مطمئن باشيد که اگر براي اين لجن احمق اثبات بشود راهي و ابطال بشود راهي دگر دست از باطل بر مي دارم و آنچه اثبات شده را انتخاب مي کنم. اين رو هم که مي گم "... انتخاب مي کنم ." ترشح معده نيست. بار ها و بار ها شده و مي شود که اين لجن احمق در مسائل فکري فهميده ام مسئله اي غلط بوده از آن دست برداشته و به دنبال صحيح آن گشته ام و اگر صحيحي به نظرم آمده آن را پذيرفته ام. حالا اين لجن احمق براي nامين بار از شما مي خواهد از يک جايي جهاد را شروع کنيد و تلاش کنيد تا يکي از اين لجن ها را نجات دهيد. همانا که خداوند مي فرمايد(نقل به مضمون): يکي را کشتي ملتي را کشتي و يکي را زنده کردي ملتي را زنده کردي.

تمام خيابون هاي منتهي به محل تجمع خودي ها رو پليس ها و عده اي که خودشون رو بسيجي مي دونن و تا يه قسمت هايي از بدنشون مسلحه البته اسلحه هاي سرد و دودي و سوزان! مي ترسم! کل سميه رو ميرم تا دانش گاه امير کبير. خب! امنيت لازمه! وجداني تا حالا اين همه حافظان امنيت رو يک جا نديده بودم. خوف آوره. بي خيال ميشم. مترو هم که بسته است.

تقاطع حافظ و طالقاني، اوه! اين همه اتوبوس! البته قبلا اين همه اتوبوس رو يه جا ديده بودم. اوليش برمي گرده به زماني که قرار بود امت هميشه در صحنه رو از شهر هاي مختلف به تهران بيارن تا فيض ببرن من هم شال و کلاه کردم باهاشون از زنجان راه افتادم اومدم زنجان فقط 100 تا اتوبوس از شهر زنجان بود شهرستان ها و اطراف و کناف هم بودن که آمارش رو ندارم؛ از تمام کشور جمع کرده بودن. رفتيم مصلا! از سيستان هم اومده بودن! مي ناليدن! از سختي مسير! ما که به اميد ديدن يار آمده بوديم شعف وصال... شايد خودت چشيده باشي! کوچه ي آقاي اشتري نا سال بعد که رفتم ياد اون خاطره دقايق نه چنداني کمي آدمي رو مي گرياند... بعدي قبل انتخابات بود و ميعاد گاه باز هم مصلا! يکي از آشنا ها که ساکن يکي از روستاهاي قيداره مي گفت روستاي ما هم اومدن و با ميني بوس و اتوبوس بردن! يادت مي ياد مصلا ديگه!از شهرک ما هم راهي بودن اتوبوس ها! اوتوبوس هاي سپاه! بعديش بعد انتخابات بود که تجمع ميدان ولي عصر از برد آباد اتوبوس گذاشته بودن! از شهرک ما هم راهي بودن اتوبوس ها! اوتوبوس هاي سپاه! بعديش نماز جمعه 29 خرداد بود قطار هم گذاشته بودن از شهر هاي نسبتا نزديک... امت هميشه در صحنه! بايد اين جا اعتراف کنم که نمي تونم توجيه کنم! هزار چراي بي زيرا...! سوال يک احمق لجن: بيت المال چيه؟ پاسخ خودش به خودش: بيت يعني خونه و مال هم يعني مال و اموال، دارايي ها، داشته ها، سرمايه => بيت المال يعني خانه اموال! انتخابات هم يعني همان بيت المال و امت هميشه درصحنه يعني اتوبوس و اطراف و اکناف! بگذار! نکات جالب زياده! قبل انتخابات رفتيم ستاد گردي-البته تو زنجان چون تو تهران کلا خونه بودم- ستاد هاي جناب آقا محمود احمد نژاد خلوت بود! تو يکي از ستاد ها که ما درخواست کالاهاي تبليغاتي کرديم گفتن هيچي نداريم! مردميه و مردم هم پول نمي دن! اين هايي رو هم که مي بينيد ادارات دادن! مي بينيد زيرشون هم بريدن چون اسمشون رو زده بود! البته بعدا که کمک 10 ميلياردي جناب محصولي رسيد احتمالا مشکلشون حل شد!-اين ده ميليارد که گفتم ادعاي خود آقاي محصولي بود که در پاسخ ه خبرنگاران گفت!-

تقاطع حافظ و انقلاب يه ون سبز با هزينه 300 تومان ما رو ميرسونه انقلاب! هر چند متر! حافظان جان و مال و ناموس ملت با تجهيزات لازم مشغول به انجام وظيفه هستند. مي ترسم. جلو درب اصلي دانش گاه هم حدود 200، 300 نفر از برادران عزيز مشغول انجام وظايف هستند و درب دانش گاه بستس. اين دانش جو ها هم چه جرئتي دارند!

درب ورودي مترو خط 4 ميدان انقلاب.

-يک کارکن مترو: قطار در ايستگاه هاي دروازه دولت، فردوسي... نمي ايستد.

خونه امن ترين جاست!

ايميل يکي از خدماتي است که کاربران اينتر نت از آن استفاده مي کنند. مفهوم شبکه با اين ترنت تفاوت هايي دارد. در اينتر نت بر روي انسجام و يکي پنداشته شدن خدمات دهندگاه تاکيد مي شود اما در شبکه بايد مستقل بودن رايانه ها از هم مشخص باشد. اصولا در تعريف شبکه مي گويند مجموعه اي از رايانه هاي مستقل از هم. حالا براي ايميل که همانا يکي محل هاي خصوصي است که مختص بنده است پيامي مي آيد که: کاربر محترم فعاليت هاي شما غير مجاز و عليه امنيت ملي شناخته شده است در صورت ادامه اين فعاليت ها با شما برخورد قانوني خواهد شد. سايبر

چرا؟ کلا عضويت در موج کمپ و چند فيلتر شکن!

جالبه! 25 خرداد بنا به آماري که شهر دار تهران براساس محاسبات علمي –متراژ و تراکم و اينا- اعلام کرد 3ميليون نفر به خيابان ها اومدن! جلو پايگاه بسيج مقداد هفت نفر از پشت تير خوردن و کشته شدن –اين هفت نفر که مي گويم اعلام رسمي تلويزيون حکومتي است- مگر ما جونمون جون نيست! تا صرف آموزش هاي نيروهاي هميشه جان بر کف بشود!

قيصر. چند ماه قبل از فوت قيصر!

مسجد ولي عصر- خيابان خالد اسلامبولي (جنب پارک ساعي)- جشن بزرگ ميلاد حضرت ولي عصر- سخنران حجت الاسلام والمسلمين سيد محمد خاتمي. برگزار کننده مراسم مجمع روحانيون مبارز. اولين و آخرين بار قيصر رو از نزديک اون جا ديدم! قيصر از ارادت مندان آقاي خاتمي بود. زود تر آمده بود. همراه آقاي مسجد جامعه اي، شم خاني هم بود. من که خيلي زود رفتم. البته تبليغات خيلي کمي داشت اما ارادت مندانش مي دانستند. نماز رو فکر مي کنم امام جماعت آقاي امام جماراني يا يکي از مسن تر هاي مجمع روحانيون خوند. کنار شم خاني نشسته بودم. کم کم به خيل سر شناسان افزوده مي شد. سهيل محمودي، قيصر، مختاباد،... من هم رفتم جلو نشستم نزديک مرحوم آيت الله توسلي رئيس دفتر امام(س)، ذکر مي گفت.

کاربر محترم فعاليت هاي شما غير مجاز و عليه امنيت ملي شناخته شده است در صورت ادامه اين فعاليت ها با شما برخورد قانوني خواهد شد. سايبر

تقاطع حقوقي و انقلاب

-مستقيم...

-تا کجا؟

-هر مقدار جلو بري

تقاطع مفتح و طالقاني

مي ترسم! اما کم! –اين مي ترسم که گفتم اثر آن چيز هايي است که مي بي نم- يک پوشه سبز دستمه داخلش هم روزنامه همشهري با نياز مندي هاي 200 صفحه اي. هنوز هواي آزاد باعث احساس سوزش در ابتداي اپي گلود تا انتهاي ناي و گاهي حتي داخل شش ها رو ايجاد مي کنه و اين منجر به سرفه ميشه. ماسک! تاحدودي کار رو بهتر مي کنه. البته ماسک آبي! سبزش رو پي دا نکردم. چندتا داروخونه رفتم، تموم شده بود. يه کاپشن قهوه اي با شلوار کتوني قهوه اي! و کفش قهوه اي به قول ترکي کفش پلوخوري! مي خواستم کتوني بپوشم اما...

جلو سفارت پره! يا به قولي لانه! اتوبوس ها مفتح رو بستن و رفتن به سمت هفت تير سخته، رفتن! مسير ها؟ هفت تير بود. سميه و دانش گاه تهران. مي ترسم! اما نه خيلي زياد. بعد انتخابات توي هيچ کدوم از اعتراض ها نبودم. قبل انتخابات هم. کل اين دوره رو تو خونه بودم و مشغول ايجاد 80 هزار تومان پول تلفن. نه لباس شخصي ها رو ديدم نه دست به چماق ها رو و نه چماق به دست ها رو نه مفت خور هايي که وارد بسيج شدن ونه شعار مفت خور حياکن/بسيج رو رها کن رو دادم و نه شنيدم و نه....

بازم مواظب باش!
هنوز.......
يه سوال (البته جوابش رو نمي خوام بدونم. برا خودت خوبه اين سوال):
بعد از نظرم چند دقيقه بعد جواب نوشتي؟!

بسم الله

ديروز بين ولي عصر و هفت تير بودم، با چفيه... رفته بودم براي ... اما صحنه هايي از دو طرف ديدم كه باورم نمي شد ... باورم نمي شد اين ها رفقاي خودمون اند... يا اون يكي ها ايراني اند(از جوسازي فوق العاده خنده آور سبز ها و ازكارهاشون تعجب نمي كردم اما از رفقاي خودمون در عجب بودم، شديد... )

بايد بپذيريم كه اين سبزها يا بهتر بگم غالب اون ها تحت تاثير رسانه هاي به اصطلاح حرفه اي اند به طوري كه خودشون هم نمي دونند، اما ما با اين كارهامون داريم افرادي كه هنوز بين حق و باطل اند رو هم به سمت باطل هل مي ديم ... شايد ... من كه ديروز چند نمونه ش رو ديدم

خيلي سخته بحث تو فضايي كه هر لحظه امكان يورش پليس وجود داره...تنها چيزي كه تو اون فضا مي توني به طرف مقابل بفهموني اينه كه ما اهل بحث و تبادليم

خيلي برام جالب بود كه ديدم چند تا روحاني با هم اومدند و شروع كردند به بحث با سبزها و البته آروم كردن ... اون هم در اون فضا

ولي اخوي فضا تيره نيست ... روشنه... خيلي ...

يادته آقا فرمودند :من با اطلاع عرض ميكنم، با آشنائى با نسل جوانمان و قشر جوانمان عرض ميكنم: امروز جوانهاى ما از آن روزى كه در سال 57، رژيم پهلوى - رژيم دست‌نشانده‌ى آمريكا - به جوانان ما تو همين خيابانها حمله كرد و خون آنها را ريخت، انگيزه‌ى‌شان بيشتر است و كمتر نيست.

خدايا خدايا ستاره ها كه رفتند

خورشيد را نگه دار

سلام
1- مواظب تعبيراتت باش. متن رو بازم بخون به اين ديد كه بخواي مطلبي ضد نظام رو تيتر كني. اون وقت متوجه تعبيراتت مي شوي. من انتقاد رو قبول دارم اما سوء تعبير رو نه...اگه هم متوجه نشدي بگو بيام متوجه‌ات كنم(!)

2- آقا نا اميد هم نمي شوند. وليّ رو با خودمون و بهتر بگم با ظرفيت خودمون نسنجيم.
3- چشمت رو بيشتر باز كن. داري به قهقرا مي ري!