• وبلاگ : جاكفشي
  • يادداشت : وقتي براي دفاع از نظام...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 30 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    کاربر محترم فعاليت هاي شما غير مجاز و عليه امنيت ملي شناخته شده است در صورت ادامه اين فعاليت ها با شما برخورد قانوني خواهد شد. سايبر

    تقاطع حقوقي و انقلاب

    -مستقيم...

    -تا کجا؟

    -هر مقدار جلو بري

    تقاطع مفتح و طالقاني

    مي ترسم! اما کم! –اين مي ترسم که گفتم اثر آن چيز هايي است که مي بي نم- يک پوشه سبز دستمه داخلش هم روزنامه همشهري با نياز مندي هاي 200 صفحه اي. هنوز هواي آزاد باعث احساس سوزش در ابتداي اپي گلود تا انتهاي ناي و گاهي حتي داخل شش ها رو ايجاد مي کنه و اين منجر به سرفه ميشه. ماسک! تاحدودي کار رو بهتر مي کنه. البته ماسک آبي! سبزش رو پي دا نکردم. چندتا داروخونه رفتم، تموم شده بود. يه کاپشن قهوه اي با شلوار کتوني قهوه اي! و کفش قهوه اي به قول ترکي کفش پلوخوري! مي خواستم کتوني بپوشم اما...

    جلو سفارت پره! يا به قولي لانه! اتوبوس ها مفتح رو بستن و رفتن به سمت هفت تير سخته، رفتن! مسير ها؟ هفت تير بود. سميه و دانش گاه تهران. مي ترسم! اما نه خيلي زياد. بعد انتخابات توي هيچ کدوم از اعتراض ها نبودم. قبل انتخابات هم. کل اين دوره رو تو خونه بودم و مشغول ايجاد 80 هزار تومان پول تلفن. نه لباس شخصي ها رو ديدم نه دست به چماق ها رو و نه چماق به دست ها رو نه مفت خور هايي که وارد بسيج شدن ونه شعار مفت خور حياکن/بسيج رو رها کن رو دادم و نه شنيدم و نه....