جنوب رفتي زيارتت قبول باشه
موفق باشي

سلام فكر نكنم ديگه منو يادت باشه. درسته؟ برا تبيك فقط مزاحمت شدم.
نوروز باستاني رو تبريك ميگم. سالي خوش و پر از بهروزي براتون آرزو ميكنم

خيلي قشنگ بود

ايول...

لطفا کتاب خاطرات آقاي منتظري رو هم دانلود کنيد
بد نيست
http://www.amontazeri.com/farsi/frame3.asp
علل حصر آيت الله منتظري
‏ ‏بولتن شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب اسلامي
‏ ‏نيمه دوم خرداد81، ص 26:
‏ ‏"حصر منتظري به خاطر دخالت وي در امور سياسي به‏ ‏نفع گروهك هاي محارب ضد انقلاب و منافقين صورت‏ ‏گرفته و اين كار نيز با تصويب شوراي عالي امنيت ملي بوده‏ ‏است ."
‏ ‏توضيح :
‏ ‏سخنراني معروف آيت الله منتظري در 23 آبان 1377 به اين موضوعات‏ ‏اختصاص داشت :
‏ ‏1- لزوم صيانت از مرجعيت شيعه و عدم دخالت سياست بازي و نيروهاي‏ ‏سازمان يافته و حكومتي در آن .
‏ ‏2- لزوم صيانت از آراي مردم در خرداد 76 توسط آقاي خاتمي و جلوگيري وي‏ ‏از دخالت مناصب انتصابي .
‏ ‏3- گروههاي فشار و سازماندهي شده .
‏ ‏هيچ يك از موضوعات فوق "دخالت در امور سياسي به نفع گروههاي محارب و‏ ‏ضد انقلاب و منافقين " نيست و با هدف اصلاح و انتقادات سازنده ابراز گرديد.
درباره نامه ‏1368/1/6‏ امام خميني (ره )
‏ ‏"آقاي منتظري در كتاب خاطراتش تلاش فراواني به عمل‏ ‏آورده تا نامه ‏68/1/6‏ حضرت امام (ره ) را جعلي جلوه‏ ‏داده ، و در اين راه از هيچ كوششي فروگذار ننموده ، حتي‏ ‏نسبت دروغگويي به حضرت امام (ره ) داده است . در اين‏ ‏رابطه در صفحه 664 مي‎خوانيم : اشكال ديگري كه به اين‏ ‏نامه هست همان گونه كه گفتيم گذشته از دستخط، اضطراب‏ ‏متن آن است . به عنوان مثال در اين نامه آمده است كه از‏ ‏اول با نخست وزيري مهندس بازرگان و رئيس جمهوري‏ ‏بني صدر مخالف بودم ; در حالي كه اين حرف درست نيست‏ ‏و امام نه تنها با آنان مخالف نبودند بلكه از آنان حمايت هم‏ ‏مي‎كردند."
‏ ‏توضيح :
‏ ‏الف : نامه ‏68/1/6‏ در زمان امام خميني اجازه انتشار نيافت اما پس از سخنراني‏ ‏13رجب - 23 آبان 76 - آيت الله منتظري با دو متن متفاوت پخش گرديد. مؤسسه‏ ‏نشر آثار امام خميني يكي را غير اصلي معرفي و ديگري را در صحيفه امام ، ج 21،‏ ‏ص 330 به چاپ رساند.
‏ ‏ب : آنچه كه در اين نامه درباره آيت الله منتظري و موضع امام خميني آمده در‏ ‏تعارض شديد با نامه ‏68/1/8‏ خطاب به آيت الله منتظري است . همچنين همين‏ ‏تعارض درباره آقاي بازرگان و بني صدر وجود دارد كه اسناد حمايت امام خميني از‏ ‏اين دو در صحيفه امام خميني محفوظ است . دراينجا امر دائر است بين ارائه‏ ‏تصويري دوگانه از امام خميني آن هم به اين شدت ، يا اين كه براي صيانت از اعتبار‏ ‏ايشان در برابر تاريخ ، با قرائن ثابت كنيم كه اين نامه نمي تواند از امام صادر شده باشد.‏ ‏هنگامي عزم بر اين راهكار جزم مي‎شود كه در اين نامه از قسم جلاله "والله " استفاده‏ ‏شده است . (به مصاحبه آقاي هاشمي با شبكه سوم سيما در برنامه فوق العاده كه‏ ‏همزمان با بيست و هفتمين سالگرد پيروزي انقلاب پخش شد مراجعه شود تا حمايت شديد‏ ‏امام از بني صدر بهتر مشخص شود).
‏ ‏ج : براساس نامه ‏68/1/6‏ امام (ره ) با قائم مقامي آيت الله منتظري مخالف بوده‏ ‏است . اگر اين نامه مستند باشد اين سؤال مطرح مي‎شود كه پس چرا براي امر به اين‏ ‏مهمي و همزمان با انتخاب ايشان نه تنها ابراز مخالفتي صورت نمي گرفت بلكه‏ ‏ارجاعات فقهي و سياسي به ايشان پس از قائم مقامي از سوي امام خميني بيشتر‏ ‏مي‎شود؟!
‏ ‏آقاي جنتي كه در خبرگان انتخاب كننده قائم مقام رهبري حضور داشته است‏ ‏اعتقاد دارد:
‏ ‏"حدس من اين بود - كه به آن اطمينان داشتم - اين است كه ايشان در اين كار‏ ‏دلخوشي نداشتند و از اين قضيه خوشحال نبودند. به هر حال خبرگان اين اقدام را‏ ‏انجام دادند و امام نفي نكردند كه چرا اين كار را كردند." (مجله حكومت اسلامي ، سال‏ ‏11، شماره سوم ، ص 107).
‏ ‏در اينجا آيت الله جنتي مشخص نمي فرمايند كه اين اعتقاد ايشان به مخالفت امام ،‏ ‏چرا امروز مطرح مي‎شود كه ديگر كار از كار گذشته است ؟ و چرا همان روزها ايشان‏ ‏چنين اعتقادي را مطرح نكردند تا حداقل درباره آن از سوي خبرگان تحقيق صورت‏ ‏گيرد؟!
‏ ‏اما برخي از اعضاي خبرگان وقت كه بيشتر از آقاي جنتي ارتباط با امام داشته اند‏ ‏و نقش اساسي در اجراي اصل 107 قانون اساسي و انتخاب قائم مقام رهبري‏ ‏داشته اند قطعا بهتر مي‎توانند جو آن روز را به تصوير كشند.
‏ ‏آقاي هاشمي رفسنجاني در پاسخ اين پرسش كه : آيا بهتر نبود خبرگان در مسأله‏ ‏قائم مقامي حداقل از امام كسب نظر مي‎كردند؟ چون امام بعدا فرمودند: من مخالف‏ ‏بودم . مي‎گويد:
‏ ‏"شايد[!] فرموده باشند من موافق نبودم ، ايشان مي‎دانستند كه ما بنا داريم اين كار‏ ‏را انجام بدهيم و اگر به ما مي‎گفتند "اين كار را نكنيد" ما هم انجام نمي داديم ."
‏ ‏سپس آقاي هاشمي در پاسخ به اين سؤال كه : آيا برداشتتان اين بود كه امام با اين‏ ‏مسأله موافق هستند؟ مي‎گويد:
‏ ‏"فكر مي‎كرديم امام موافق هستند. چون اولا: امام احتياطاتشان را به آقاي منتظري‏ ‏ارجاع داده بودند. ثانيا: امام بعضي از اختياراتشان را به ايشان داده و محول كرده‏ ‏بودند. ايشان عملا در بعضي از موارد قائم مقام بود، يعني عمل مي‎كرد و ما هم‏ ‏مي‎دانستيم كه امام به آقاي منتظري اعتماد دارند. پيش قدمي اين موضوع هم با حاج‏ ‏احمد آقا و من بود. شرط مرجعيت هم كه در قانون اساسي آمده بود، ارجاع احتياطات‏ ‏امام به ايشان را واجد شرط كرده بود." (همان ، شماره دوم ، ص 34).
‏ ‏يكي از نكات مهم اظهارات آقاي هاشمي اين كه : با وجود اطلاع ايشان از نامه‏ ‏‏68/1/6‏ و اين جمله "والله من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم ." با ترديد به آن‏ ‏نگريسته و مي‎گويد: "شايد فرموده باشند من موافق نبودم "!
‏ ‏وانگهي بنابر گفته آقاي هاشمي احمد آقا هم در اين ماجرا پيش قدم بوده است ;‏ ‏به طور قطع با توجه به موقعيت خاص ايشان نزد امام به طور قطع اگر مخالفت ضمني‏ ‏از امام مشاهده مي‎شد، احمد آقاي خميني متوجه مي‎شد و آن را منتقل مي‎كرد. (بحث‏ ‏در اين باره در اين مختصر نمي گنجد.

با سلام
خوب جناب مسعود خان...بنده رضا هستم
اينطور راحت تر صدا مي کنيم
راستش به نظر من اينکه شما نمي دونيد اون قضايا چه بوده
و آقاي منتظري چي گفته تقصير من نيست
در يو تيوب اولا فيلم اون ماجرا هست
در سايت خود آقاي منتظري هم صوتي اون 13 رجب هست
در ضمن به دستور سپاه اون حمله انجام شد و نه عناصر تند رو
بعد هم آقاي خامنه اي در سخنراني سال 76 شون تلويحا از
آقاي منتظري به نام طلحه و زبير ها نام بردند
کما اينکه اون مردک خاتمي دغل کار رو هم سلطان حسين ناميدند
که انصافا اين يکي حقش بود
در ضمن 5 سال و نيم آقاي منتظري از سال 76 تا 82 در حصر بودند
و سپاه پاسداران 2 گيت در بيت ايشون گذاشت و فقط نزديکان درجه
يک اجازه رفت و آمد داشتند و ايشون هم حق رفتن نداشتند
من اصلا طرفدار منتظري نيستم.ايشون هم يکي از تئوريسين هاي
خمينيسم بود که بر جامعه ي ديني ايران وارد شد.
به نظر من همين مجازات ها که کاملا مشخص هست که از سوي
کي اعمال شده خودش بازگو کننده فحاشي هاي عملي اي هست
که صحبتش رو کردم.
در مورد صحبت هاي آقاي خميني در مورد بني صدر و بازرگان و...
ايشون اولا به تاکيد به آقاي بازرگان و نهضت آزادي گفتند
(عناصر طرفدار آمريکا-کافي هست که مبارزات آقاي سحابي و بازرگان
در ماجراي صنعت نفت عليه آمريکا رجوع کنيد-)
نهضت آزادي رو آزادي قلابي دانستند و در نامه شون گفتند
(نهضت به اصطلاح آزادي)....نامه ي ايشون هم هست
در مورد بني صدر هم که بگذاريد صحبت نکنم...تاريخ شکافي سخنراني
ها همه چيز رو مشخص مي کنه
در مورد آقاي منتظري هم در نامه ي نهايي شون ايشون گفتند
(شيخ ساده لوح-ابو موسي اشعري)
اين 2 عبارت در نامه ي ايشون دقيقا ذکر شده است
که البته اين باز از تهمت مزدور آمريکايي بودن نهضت آزادي و بازرگان
وزن سبکتري داره.
دوست دارم نامه ي آقاي نورالدين کيانوري رئيس حزب توده در سال
67 رو به آقاي خامنه اي ببينيد که از زندان کميته مشترک سپاه
ارسال شده به ايشون از اوين هست.
http://ma.meinss.net/rahetude/kianoori/namehKiabeKhamnei.html
اين رو حتما بخونيد که اعتراف ها در زندان آقاي لاجوردي ملعون
چطور گرفته ميشد...هرچند شما سن تون به اين چيز ها قد نمي ده
-----------
دوست ندارم جريان قتل زنجيره اي و نقش مصباح يزدي در
قتلهاي محفلي کرمان و ترور سعيد حجاريان و ماجراهاي اکبر گنجي
و سروش رو باز کنم که اونها وقت و زمان ديگري مي بره

يا لطيف

يا لطيف

اولا ممنون كه اينجا اومديد و نظر داديد!

دوما من هنوز اين همه حساسيت شما رو روي لحن خودم متوجه نشدم! گفتم لحن تندي بود و قبول دارم، من مستقيم توهين نكردم! نظر شخصيم رو گفتم كه به نظرم اين عقيده خنده داره! هنوز هم سر عقيدم هستم ! نظر شخصي بود! دليل اين شانتاژ شما رو هم تا حدودي مي دونم!

اما در مورد اينكه نظام ولايي امثال من رو مي سازه بگم كه من خودم رو كوچيكتر از اوني مي دونم كه ساخته ي دست نظام ولايي باشم! شاگر بوديم ولي نه شاگرد خوب! شما بغض و كينه اي كه از نظام ولايي داري رو با روش بد منتقل مي كنيد!

اولا لينك هايي كه داده بودين باز نمي شد! خودم گشتم و عكس ها رو پيدا كردم به همراه شرح عكس :

صفحه ي عكس ها : هتك حرمت

هيچ جاي عكس ننوشته بود به دستور آقاي خامنه اي! من يه سري تحقيق در اين مورد كردم ! اين جريان سر قدرت نبوده، چون چندين سال بعد از رهبري آقاي خامنه اي بوده ، پس اگه بحثي بوده ، بحث حسادت يا هرچيز ديگه اي بوده!

در ضمن با اينكه آقاي منتظري رو قبول ندارم اما ايشون تو اون سخنراني ( كه من نوار اون سخنراني رو هم مي تونم براتون پيدا كنم به احتمال زياد) اصلا فحاشي نكردن! من نمي دونم شما چطور دقيق يادتونه! ولي اصلا فحاشي در كار نبوده! صحبت تند بوده و تهمت ولي فحاشي نه!‏ بعد هم يه سري از حامي هاي رهبري كه مواضع تندي داشتن به اين دفتر حمله كردن! خود آقاي خامنه اي هم اصلا جوابي در اين مورد ندادن كه توش دو برابر فحاشي كنن! (صحبت آقاي خامنه اي كه مهديار توي وبلاگش به صورت نواي پس زمينه گذاشته رو گوش كنيد!)

قصد داشتم به كل پيامتون جواب بدم! ولي ديدم تا همين جا شما جواب سوال هاي من رو بديد و اين ادعاهايي كه گفتيد رو با مدرك و مستند ثابت كنيد بحث بهتر پيش مي ره و نتيجه ي بهتري داره!

پس بحث رو نوبت به نوبت و ميحث به مبحث پيش ببريم! من الآن از شما مداركي مي خوام كه توهين آقاي خامنه اي به آقاي منتظري و ايشون به آقاي خامنه اي رو ثابت كنه! (مدرك مستند نه مثل اين عكس ها كه هيچ نشونه اي دال بر اينكه اين عمل به دستور آقاي خامنه اي بوده نداره!‏)

توهين امام خميني به بني صدر و بازرگان رو هم من نديدم! اگه اونا رو هم مستند نشون بديد ممنون مي شم.

تيك نظرات خصوصي(پيش فرض خصوصي) رو هم به احترام شما برداشتم تا راحت تر بحث كنيد! (قبلا به يه سري دلايل پيش فرض خصوصي شده بود!)

در ضمن بنده اصلا يادم نمي ياد به دين شما توهين کرده باشم
چون به اين دين معتقد هستم
هرچند ايمان خودم رو به برخي مدعيات روحانيان در تشيع که بدعت
هست از دست دادم
ولي اين دليل نميشه که شما از حربه ي هميشگي تون
استفاده کنيد و مکتب سياسي تون رو خود اسلام بگيريد
و زير سپر اسلام پناه بگيريد
اين حربه ها فقط دنياي مردم و آخرت خودتون رو خراب مي کنه
البته اگر باعث بي ديني گسترده جوانها نشه
که خيلي وقته که شده و کار از کار گذشته
يک مقايسه ساده بين مساجد ايران و ساير کشورهاي دنيا
حرف من رو به راحتي ثابت مي کنه که چقدر جوون ميان......
اين ولايت و فقاهت آقايون از اول هم در تعارض با آموزه هاي دين
بود و آقاي خوئي و طالقاني و بروجردي و سيستاني و شريعت مداري
بارها به آقاي خميني اعتراض داشتند که آقا اين راه
به صلاح اسلام و کشور نيست
ولي "حب الشي يعمي و يصم"
اميدوارم يه سري به نهج البلاغه بزنيد بعضي وقت ها...
------
بنده هر گوش کن-ماني بهروز و .... اين قشر جوان بي دين شده
رو مي بينم که رشدش هر روز بيشتر ميشه...تنفرم از اين سيستم
حاکميتي بيشتر ميشه
و شما مطمئن باشيد بلايي که اينها سر تشيع ميارند بلايي
هست که سر مسيحيت در اروپا اومد
من نيومدم اينجا وا اسلاما کنم چون وضعم از همه بدتره
ولي به خوبي مي دونم که اونهايي که سال 42 وا اسلاما کردند
چه اهدافي پشت سرش داشتند

مسئله اين هست که نظام ولايي امثال شما رو مي سازه
و اين اصلا توهين نيست.
کما اينکه سيستم موسوليني افراد خاص خودش رو مي سازه
به نظر من شما با رئيس هاتون و سران تون و ريز و درشت تون
تفاوت چنداني نداريد
بخوبي يادم هست که سر قدرت آقاي منتظري به خامنه اي فحاشي کرد
و بعدش آقاي خامنه اي هم برگشت و 2 برابرش رو هم عملي (با قضيه ي حتک حرمت بيت-شرح عکس ها را مشاهده کنيد از جريان حمله به
بيت و حسينيه آقاي منتظري و ...-
http://www.amontazeri.com/farsi/pic_.asp?id=562
http://www.amontazeri.com/farsi/pic_.asp?id=559
http://www.amontazeri.com/farsi/pic_.asp?id=561
)و هم زباني نثارش کرد
مگر توهين هاي آقاي خميني به بني صدر و بازرگان و منتظري
از ياد کسي رفته؟
پس مکتب سياسي شما چنين افرادي رو ميسازه و
اين نا سزا نيست...واقعيت هست
منطق شما اين هست که ما وقتي بريم امين آباد و در آسايشگاه
من به افراد داخلش بگم رواني شما بگيد چرا فحش ميدي
در صورتي که اونها واقعا بيمار رواني هستند و من فحش ندادم
که شما بخواهيد ادب رو به من ياد بدهيد

سلام

خوبين ايشالا؟

ببخشيد که اين حرفا رو ميزنم

اول که نظرتون رو تو وب براي گوش کن ديدم نميخواستم بگم

ولي بعد که عکس العمل هاي گوش کن و فريب خورده رو ديدم

لازم دونستم يه چيزايي بهتون بگم

يه سري چيزايي که نوشتين خيلي تند بود درسته؟

فک نميکنين که اين تندي به جاي حل موضوعات وادامه بحث باعث لج ولجبازي و دعوا مرافه ميشه

ماشالا زبون اونا که گاهي خيلي تند ميشه و توهين ميکنن اگه ما هم بخوايم همينطوري صحبت کنيم که نميشه

ميتونيم تند صحبت کنيم اما براي نشون دادن صلابت اما توهين اونم از طرف ما کار رو خراب ميکنه

تو خود قرآنم داريم که شما به خداي ديگران مبادا توهين کنين که مبادا اونا هم به خداي شما توهين بکنن

البته گوش کن که خدا رو نميپرستن

ايشون در مقابله با ممکنه توهيناشونو بيشتر بکنن به بسيجي هاي عزيز

خيلي چاكريم ولي عباس جان اصلا به ما سرنزن!!!!
دريافت انيميشن هاي تبريک سال 1388 در http://www.hirbodsoft.blogfa.com/

موفق باشيد

____.-:: $ HIRBOD SOFT $ ::-._____

سلام.
زيارفت قبول!

سال خوبي داشته باشيد!

التماس دعا

يا علي