• وبلاگ : جاكفشي
  • يادداشت : انگار تنمان به پيرهن سياه عادت كرده است!
  • نظرات : 5 خصوصي ، 22 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    سلام مسعود خان

    دوباره دلم لك زد براي شور هيئت

    ديدي من اومدم دوباره ؟

    اگه اجازه بدي ادت كنم

    امودي خصوصي نذار !!!

    موفق باشي

    + مظاهر 
    يادم هست که ميگفتن يادمان باشد، همه چيز مي گذرد، خواه ناخواه. پس خوب بمان، خوب زندگي کن، تا سخت نگذرد.
    يادم هست توي اردوي از بلاگ تا پلاک 2، خيلي ظرفيت ميخواست گاهي کارها.  و بعضي وقت ها. خيلي سخت مي گذشت ولي ميگذشت خلاصه.

    سلام خوبي؟؟؟؟؟؟؟؟

    البته من مي خوام اينجا لباس بذارم اشكالي كه نداره؟؟؟؟؟؟؟

    ههههههههههههه اسم وبلاگت خيلي بامزست ايووووووووول

    وبلاگتم خووووووبه .....من اولين بار به شما سر زدم.

    دووووووووووست داشتي بيا جاكفشي جون.........

    سلام

    اي بابا اين نواي وبلاگتون هم دل ما رو ديوونه كرد.

    خيلي اين نوا رو گوشش مي كنم.از رو وبلاگتون برش داشتم هر روز گوش ميدم.بعضي وقتا احساس مي كنم مغزم ظرفيتشو نداره ديوونم مي كنه!...

    بگذرم!نه؟

    براي ما كل سال عزا و ماتمه.ماتم علي و حسن و حسين و درسته...عزاي بي بي...دلمون هميشه مشكي پوشه...اون پيرهن يه نمادِ...شايدم يه نعمت...

    شديدا احساس مي كنم كامنت دادن برا اين پست سخته!...

    التماس دعا...

    ياعلي...

     <      1   2