سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پای درس استاد...

جمعه 89 دی 24 ساعت 3:7 عصر

یا لطیف

حسن نظری استاد وبلاگ نویسی من بود و انشاالله خواهد بود! الگو، مرشد هم ! در چهارمین سالروز وفاتش این درس رو از وبلاگش اینجا بازنشر می کنم! باشد که ادامه دهنده ی راهش باشیم!

 سلام ....
****این پیام رانخونده پاک نکنید****
نمیخواستم حالا حالاها این از پیام عمومی استفاده کنم. این هم همینطوری شد .... یه چیزی از جنس احساس مسئولیت!احساس تکلیف!
نمیدونم آخرین پست من رو خوندید یانه!؟
در دنیای نت خیلی ها اومدن ورفتن بی آنکه اثری از خود بذارند یا برای سرگرمی آمدند یا برای به گناه انداختن.... از هیچ کدامشان هم الان خبری نیست که نیست ....باآمارهای بازدید بالا وتعداد کامنت زیاد....
ولی چه بسیار آدمهایی بودند که آمدند وچه اثر و جریانی ارزشی از خود گذاشتند.... یادم است اولین کامنتی که تو عالم وبلاگنویسی برای من اومد از شهید ایلیا بود. وبلاگنویسی که عروجی عارفانه داشت.
گفت طوری بنویس که کارت در عین طول داشتن عرض هم داشته باشد. اونموقع نفهمیدم چی گفت ولی الان که چندی از ورود من به این دنیا میگذره بهش رسیدم با گوشت واستخوانم.
تورابه خدا به این دنیای مجازی به چشم میدان جهاد نگاه کنید. جهادی در راه رساندن تعالیم بالای انسانی اسلام و ارزشهای آن.... شهید ایلیا اولین شهید این راه بود که عارفانه رفت.
مانیز میتوانیم باشیم .... به شرط آنکه: عشق+تعهد+ارزشها+زبان مخاطب امروزی+نشان دادن جنبه های زیبای دین به دیگران را در سایه توکل به خدا باهم جمع کنیم ....
سرتون رو درد نمیارم .من فردا هم یه پیام عمومی میفرستم بعدش دیگه باخداست ....


نوشته شده توسط : کفش دار

کفش های دیگران [ نفر کفش گذاشتن]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

چالش ده سال پیش!
کشتی شکستگانیم...
شیرین تر
زیر بار خاطرات 2!
فاجعه
منتظر چی هستی؟
توکلت علی الله...
نفس...
مؤمن باش مرد!
با صفا باشیم
درد های برای درددل نشدن!
زیر دین...
دلا...
رفت و برگشت!
توبه های از سر حیرت
[همه عناوین(137)][عناوین آرشیوشده]